برنامهریزی راهحلی کاربردی برای استفاده بهینه از فرصتها و زمان با ارزشی است که در اختیار داریم. آشنایی با اصول برنامهریزی کردن، شیوه نوشتن آن براساس اهداف و زمانی که در اختیار داریم و یافتن ایرادات آن در اجرایی کردن از موارد مهمی است که باید برای استفاده بهتر از زمانمان آن را فرا بگیریم. اصول برنامهریزی کردن که در این مطلب از لنز موفقیت به بررسی آن میپردازیم میتواند به شما کمک کند تا برنامهای دقیقتر و با کیفیت بالاتر برای انجام کارهایتان بنویسید.

مرحله اول، تعیین کردن اهداف کوتاه مدت و بلند مدت
هدفگذاری کردن اولین و مهمترین گام برای برنامهریزی کردن است. داشتن هدف در واقع مشخص میکند که شما به کدام سمت حرکت میکنید و در صورت تعیین نکردن هدف خود در واقع انرژی شما در مسیر درستی صرف نخواهد شد و دچار سردرگمی میشوید. پس در ابتدا باید یک لیست از اهداف خودتان برای مثال خرید ماشین، یادگیری یک مهارت، کاهش وزن و … را تعیین کنید. همچنین باید اهداف بلند مدت و کوتاه مدت خودتان را از یکدیگر جدا کنید. اگر بخواهیم یک مثال بزنیم خرید ماشین را میتوان جزء اهداف بلندمدت تعیین کرد که نیاز به تلاش چند ساله دارد، و به عنوان اهداف کوتاه مدت میتوان پسانداز کردن پول به صورت ماهیانه را جزء اهداف کوتاهمدت برای دستیابی به هدف بلندمدت که خرید ماشین است درنظر گرفت.

مرحله دوم بررسی کردن وضعیت فعلی و جایی که در آن قرار داریم.
شناسایی کردن وضعیتی که در آن قرار داریم از مهمترین اقدامهایی است که باید انجام دهیم. به عبارتی تا زمانی که ندانیم در کجا قرار داریم، چگونه میخواهیم به هدف خود برسیم؟! برای مثال فردی را تصور کنید که میخواهد تا 1 ماه آینده وزنش را به 60 کیلوگرم برساند، در حالی که وزن کنونی او در حال حاضر 80 کیلوگرم است و در بهترین حالت و رعایت اصول تغذیهای تا 1 ماه آینده به 72 کیلوگرم خواهد رسید. این فرد بدلیل نداشتن یک ارزیابی اولیه نسبت به وضعیت خود، ممکن است هرگز به هدف خود نرسد.

در مرحله سوم باید اهداف خودتان را اولویت بندی کنید.
در این مرحله باید برای خودتان مشخص کنید که کدام هدفها برایتان مهمتر و سرنوشتسازتر هستند و کدامها در ردههای بعدی اهمیت دارند. اولویتبندی اهداف برای هر شخص متفاوت و مختص به همان فرد است. تعیین کردن هدفی که رسیدن به آن بهتر و کمزحمتتر باشد و از طرفی مسیر را برای رسیدن به سایر اهداف هموارتر کند یک نوع اولویتبندی در هدفگذاری است.
برای مثال برای یک فرد کارآفرین پیشرفت کسبوکار و ثبت کردن شرکت، برای یک دانشجو یادگیری یک مهارت و وارد شدن به بازارکار و برای یک دانشآموز قبولی در کنکور اولویت دارد.

نوشتن و مکتوب کردن برنامه ریزی در مرحله چهارم قرار دارد.
نوشتن کارها و برنامههای روزانه در یک دفتر و سپس انجام دادن آنها و تیک زدن کنار هر کدام از آنها میتواند لذتی را برای فرد ایجاد کند که او را پایبند به انجام دادن کارهای روزانه خود میکند. همین قدم به قدم انجام دادن کارها و تیک زدن آنها میتواند افراد را به اهدافشان برساند.
رقابت کردن با خود به صورت روزانه
در مسیر موفقیت مقایسه کردن خودتان با خودتان یک از اصول برنامهریزی است که باعث میشود شما بر روی روند پیشرفت خودتان نظارت داشته باشید و ببینید آیا مطابق انتظارات خودتان پیش رفتهاید یا خیر؟
مقایسه کردن خود با دیگران صحیح نیست و بهتر است از انجام دادن آن پرهیز کنید، زیرا افراد ممکن است شرایط روحی، جسمی، محیطی و … متفاوتی داشته باشند که باعث یک مقایسه نادرست میشود.

برای خودتان پاداش و جریمه تعیین کنید.
برای افزایش یافتن حس مسئولیتپذیری در خودتان میتوانید به ازای انجام هر کار درست و صحیح یک پاداش و هر کار غلط یک جریمه تعیین کنید. نیازی نیست پاداشی که تعیین میکنید خیلی پیچیده و گران باشد، صرفا یک هدیه کوچک مانند یک کتاب، یک رستوران خوب یا تماشای یک برنامه تلویزیونی محبوب میتواند به عنوان پاداش شما در نظر گرفته شود.

تعیین کردن یک روز خالی برای استراحت کردن
باید همیشه درنظر داشته باشید که شما انسان هستید و نه آدم آهنی یا یک ربات که بتواند بدون استراحت کردن به کار کردن ادامه دهد. ممکن است یک روز دچار بیماری شوید و یا روز دیگر یک حادثه از پیش تعیین نشده برای شما اتفاق بیوفتد و موارد دیگر که نیاز به استراحت داشته باشید. به همین دلایل همیشه یک روز خالی را در برنامهریزیهایتان برای اینکه اگر کارها طبق برنامه پیش نرفت و نیاز به استراحت یا جبران داشتید در نظر بگیرید، با این روش از برنامههایتان عقب نمیافتید و برای آنکه بتوانید آن یک روز را استراحت کنید تلاش میکنید تا کارهایتان را به موقع انجام دهید.

سخن آخر
برنامهریزی کردن برای انجام دادن کارهای روزانه و رسیدن به هدفی که مشخص کردهایم نیاز به رعایت برخی اصول دارد که در این مقاله آنها را معرفی کردیم. البته مهمترین اصل در برنامهریزی کردن رعایت کردن تعادل و افزایش انگیزه برای انجام دادن کارها است، نه دلسردی و احساس شکست از نرسیدن به اهداف و برنامهها.